مورد عجیب هانس شنیر

مورد عجیب هانس شنیر

هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آنها را همانگونه که یک بار اتفاق افتاده اند فقط تنها به خاطر آورد .

طبقه بندی موضوعی

با یه "خالی" این ور و اون ور می رم. این تو رو می گم. زیر اون استخونای قفسه ی سینه. زیر لایه های پوست و گوشت. درست کنار ریه هام. یه "خالی" وجود داره. دکتر گفته همیشه اونجا بوده ولی من قبول نکردم. گفتم مگه میشه. پس چرا تا الان حسش نکردم؟ گفت: " حقیقت گاهی به شکل دروغ خودش رو نشون میده"

با یه "خالی" این ور اون ور می رم. تو خیابون. کتابخونه. سوپرمارکت. سرکار. حس میکنم آدما ممکنه خالی رو ببینن. شاید یه روز یکی زل بزنه به قفسه سینم و بفهمه چیزی اونجا نیست. که اگه روزی هم بوده ولی دیگه نیست. کنده شده. خالی شده. پوچ شده. پوکیده. به پایان رسیده. به پایان رسیده. به پایان رسیده.

 

شیون

هانس شنیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">