مورد عجیب هانس شنیر

درباره بلاگ
مورد عجیب هانس شنیر

هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آنها را همانگونه که یک بار اتفاق افتاده اند فقط تنها به خاطر آورد .

طبقه بندی موضوعی

بر گلوی تمام شب بردی

دست، کج ولی مودب و سرد

با گلوی پرنده ها خواندی

شعر، گوشه های کوچک درد

در سرت جنگ را می‌دیدی

تار، که کشته او را مرد

با تمام جنازه‌ها ماندی

لال، ولی به چهره زرد 

 

عاقبت کوه را کاویدی

دست جنجال را از پشت هم بستی

با ستاره دروغ هم گفتی 

بر گلوی تمام شب بردی

دست

،

کج،

ولی مؤدب و سرد

 

ماه بودی و از حماسه‌ی شب

دشمنی توی خاک جا مانده

سمت دیگر آسمان حالا 

خون خورشید بر زمین مانده

 

هانس شنیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">